خبرنگاران فارس، در روزهای انتهایی شهریور برای مصاحبه راهی دفتر مدیرعامل صنایع چوب و کاغذ مازندران «ابوالفضل روغنی گلپایگانی» شدند، او به جز اینکه مدیرعاملی این کارخانه «رئیس هیأت مدیره سندیکای تولیدکنندگان کاغذ و مقوای ایران» است، با تمام مشغلهها ساعتی از نیمروز را به این گفتوگو اختصاص داد که مشروح آن را در زیر میخوانید:
* آقای روغنی به عنوان مدیرعامل صنایع چوب و کاغذ مازندران چه زمان وارد این حیطه شدهاید؟
تقریباً به طور مشخص و تخصصی از حدود سال 81 وارد این حوزه شدم؛ اگر بخواهیم به سابقه قبلی در صنعت سلولز هم اشاره کنم باید کمی به عقب یعنی سال 76 بازگردیم که بنده مدیرعامل شرکت چاپ و بستهبندی پارس شدم، این شرکت در صنعت بستهبندی کار میکرد، نزدیک 5 سال مدیر عامل این شرکت بودم و با شرکتهای داخلی و هم شرکتهای اروپایی، آسیایی و حتی ژاپن در تعامل و فعالیت گسترده بودم.
نمیخواهم ادعا کنم در این صنعت تغییراتی ایجاد کردهام ولی جزء گروهی بودم که توانست تغییراتی را ایجاد کند، سپس از دوران جنگ و آغاز دوران سازندگی، در بستهبندی پارس جزء نخستین شرکتهایی بودیم که یک ماشین به روز شده برای صنعت چاپ و بستهبندی و سایر ماشین آلاتی که کنارش بود وارد کردیم، بنابراین از سال 76، 77 عملاً وارد این کار شدم.
اما به نکتهای مهمتر اشاره میکنم، انسانها از روزی که متولد میشوند با کاغذ سر و کار دارند، مدرسه رفتیم، در منزل با قلم نقاشی کرده و... از همان دوران با کاغذ آشنا شدیم، اما باید بگویم کار تخصصی من از سال 76 تا به امروز بوده است. پس از آن در هیأت مدیره چند شرکت بودم همانند «نگاره گرگان»، «کارتن پارس»، «کارتن البرز» و... همچنین چند سال نایب رئیس هیأت مدیره شرکت کاغذسازی کاوه؛ هماکنون هم نزدیک به سه سال است در کارخانه چوب و کاغذ مازندران عملاً با صنعت سلولز به خصوص دو کاغذی که در بازار خیلی مطرح است، یکی کاغذ چاپ و تحریر و دیگری روزنامه سر و کار دارم.
* روزی که شما آمدید وضعیت کارخانه چطور بود، امروز چگونه است؟
ـ در مملکت ما خیلی تغییرات به وجود آمده است. برخی حرفها را باید زد و برخی را نباید گفت، اما جای تأسف دارد که 12 سال از عمر 15 ساله شرکت چوب و کاغذ مازندران، را در فروش کاغذ روزنامه - به دلیل حمایتهایی که مستقیم دولت از کاغذ روزنامه انجام میداد و ارزی که اختصاص میداد به واردات کاغذ- موفق نبودیم، به هر حال مطبوعاتیهای ما ترجیح میدهند از کاغذ خارجی استفاده و خرید را از آنجا انجام دهند و استقبالی اندک از کاغذ روزنامه تولیدی کاغذ کارخانه ما شد.
* سه تغییر رویکرد کارخانه کاغذ مازندران برای ارتقای کیفیت
* شما در این چند سال چه کردید؟
طی سه سال گذشته چند تغییر به وجود آمده که باعث شده بازار ما بهتر شود، تغییر نخست اینکه ما روی «تغییر کیفیت» خیلی کار کردیم، در روزنامه چند شاخصه وجود دارد که یکی از آنها در واقع بحث شفافیت است که ما روی آن تأکید داشته و کار کردیم و به استانداردهای جهانی رسیدیم، موضوع دیگر ماشینی که کاغذ را چاپ میکند به هر میزان که کیفیت بالاتری داشته باشد چاپچیها بیشتر از آن مقوله استفاده میکنند؛ از این رو توانستیم راندمان تولید کاغذ را بالا ببریم، نکته سوم که خواسته ما هم نیست موضوع «تحریم» است، با این تحریمها جریان انتقال پول سخت شده، به ویژه این روزها که ارز دولتی هم به هیچ وجه به مطبوعات تخصیص داده نمیشود، این مهم هم باعث شده متحمل فشار شویم.
* همه دنیا برای کتاب درسی از کاغذ کاهی استفاده میکنند ولی ما...
* واردات کاغذ ما از کشورهای تحریمکننده بود؟
ما از روسیه، اندونزی، کره، بعضاً چین و کمتر از اروپا کاغذ وارد کردیم، چرا که گران است و صرف ندارد کاغذ از اروپا وارد کنیم. استانداردها در دنیا با ما متفاوت است، شغل شما روزنامهنگاری و خبرنگاری است، یعنی کاغذی که در دنیا برای روزنامه استفاده میکنند کاغذی نیست که ما استفاده میکنیم، (کاغذهایی که با درجه B و C و درجههای پایینتر است)، اگر به کاغذهای روزنامه در دنیا نگاهی کنید میبینید که «کاهی» هستند به دلیل اینکه روزنامه برای همان روز است و یکبار مصرف، امروز که خوانده شد دیگر قابل استفاده نیست مگر اینکه برای آرشیوی نگاهداری شود.
* در ایران ایام قدیم کاغذ کاهی برای روزنامه مصرف میشد؟
ـ بله، دلیل اینکه همیشه اعتقاد داشته و دارم که نفت ما را بدبخت کرده است، وجود درآمدهای نفت ایران را بدبخت کرده، پول ارز ارزان در اختیار همه قرار میدهیم، مثلاً به دستمال سفید کاغذی نگاه کنید، وقتی زمان مشاهده طولانی شود سفیدی آن چشم شما را زده و خسته میشوید، کاغذ کتابهای درسی هم اینگونه است، عمر کاغذ کتابهای درسی ما یک سال است. در مدارس از ابتدایی تا پیشدانشگاهی کتاب تنها برای یک سال استفاده میشود، اما ما کاغذ گران و با کیفیت و درجه شفافیت بالا وارد کشور میکنیم که روی چشم آثار نامطلوب دارد.
این عدم استقبال از کاغذ کاهی دست من مدیر، خبرنگار و روزنامهها و جراید و عدم فرهنگسازیها است؛ یعنی ما میتوانیم فرهنگسازی کنیم، چرا اروپائیان که مدعی هستند سطح فرهنگشان نسبت به سایر نقاط بالاتر است از کاغذ کاهی استفاده میکنند، ما نباید استفاده کنیم این فرهنگسازی دست ماست؛ یعنی ما باید از طریق رسانههای جمعی، صدا و سیما و افراد و مسئولین اثرگذار عنوان کنیم این استفاده از کاغذ مرغوب به نوعی هدر دادن منابع ملی کشور ما است.
* کارخانه کاغذ مازندران و پارس توان پاسخگویی به تولید داخل را دارند
* شما به عنوان یکی از تولیدکنندگان کاغذ تحریر در ایران بگویید واردات کاغذ چند درصد به کار شما لطمه میزند و اینکه اگر وارداتی انجام نشود، کارخانه کاغذ پارس یا سایر کارخانهها میتوانند این کمبود را جبران کنند؟
ظرفیت ایجادشده در کشور ما برای کاغذ تحریر و روزنامه است. کشور جوابگوی این دو کاغذ است، هم کارخانه مازندران و هم پارس، اما مشروط به یکسری شرایط.
انتشارات دامنه گستردهای دارد، کاغذ کتابهایی چون دایرةالمعارف و دانشنامههایی که ماندگار میماند با کتابی که یک سال تنها استفاده میشود متفاوت است، کتابهای مرجع باید با کاغذ مرغوب و بهترین نوع چاپ شوند چون ممکن است عمری 50 ساله داشته باشد. کاغذ این نوع آثار باید گران قیمت و کاغذی باشد که درجه ماندگاریش به شدت بالا باشد، چنین تولیدی در کشور وجود ندارد باید وارد شود مگر اینکه ظرفیت ما ایجاب کند؛ یعنی ظرفیتی در این راستا ایجاد شود تا بگوییم این تولید در کشور ما آغاز شود، این زمینه را هم اصلاً نداریم.
* صنعت کاغذسازی هر 5 سال یکبار نیازمند بروزرسانی است
وقتی از کتابهای مرجع عبور کنیم، کارخانه چوب و کاغذ مازندران و هم شرکت پارس، جوابگوی بسیاری کتابهایی مثل رمان و داستان و شعر و برخی کتابهایی که خیلی درجه ماندگاری بالایی نیاز ندارند هستند، بنده رئیس سندیکا هستم و میگویم با قطعیت که ما جوابگو هستیم، اما یک سری شروط دارد اینکه صنعت کاغذسازی هر 5 سال یکبار نیازمند بروزرسانی است تا روشها، متدها و تکنولوژی جدیدتری را وارد بازار کنیم؛ یعنی باید تغییراتی به وجود آورید که بتوانیم کاغذ با درجه بالاتری تولید کنیم اگر این شرایط تغییر کند صنایع چوب و کاغذ مازندران آمادگی دارد، افزایش ظرفیت داده و کل نیاز کشور را تأمین کند و البته آمادگی دارد درجه کیفیتش را به حدی برساند که به استاندارهای جهانی برسیم.
* اختلاف در آمار مصرف کاغذ روزنامه و کتاب/ارشاد 120هزار تن کارخانهها 80هزار تن
* نیاز ما در کشور سالی چقدر است؟
با برخی مراجع که اعلام آمار میکنند ما کمی اختلاف داریم، اما آمار درست را عنوان میکنم و آن اینکه یک روزنامه حداکثر 80 هزار تن مورد نیاز دارد، اما ارشاد 120 هزار تن نیاز را اعلام میکند، به ارشادیها میگویم، بله شما مجوز دادهاید، اما چه تعداد تولید میشود. با صنعت دیجیتال و پیشرفت تکنولوژی وایرلس و کامپیوتر میزان روزنامه در دنیا در حال کم شدن است.
اگر اشتباه نکنم تقریباً عدد تولید کاغذ و روزنامه در دنیا یک سوم شده است. زمانیکه «تبلت» تولید شد طی یک سال یک میلیارد فروش داشت؛ در اروپا و کشورهایی که سرعت اینترنت بالاست افراد در تمام مکانهای عمومی با استفاده از تبلت روزنامهها را مرور میکنند، مصرف روزنامه در دنیا و ایران روبه کاهش است.
* کتاب چطور؟ آیا مصرف کتاب هم در ایران و جهان روبه کاهش است؟
ـ کتاب هم به عبارتی اینگونه است.
* کارخانه کاغذ مازنداران توان تولید کاغذ روزنامههای کشور را داریم
* ما سالانه 160 هزار تن کاغذ نیاز داریم؟
ـ برای روزنامه 80 هزار تن مورد نیاز کشور است، از این میزان اگر ما به روزسازی کرده و مشکلات را حل کنیم، چوب و کاغذ مازندران به صورت کامل میزان روزنامه کشور را پوشش و تأمین میکند.
باید نوسازی صورت گرفته، قیمتها مناسب شود، چرا که سیستم قیمتگذاری در کشور سیستم بدی است در زمینه چاپ کتابهای درسی و غیردرسی نزدیک به حدود 170 یا 180 هزار تن را مطرح میکنند.
این میزان از سوی کارخانه مازندران و پارس میتواند تأمین میشود، به جرأت 40 درصد کاغذ کتابهای درسی ایران را کارخانه مازندران با کیفیت و استانداردهای بسیار عالی و بینالمللی تأمین میکند و در حال حاضر این سرویس را به کشور با قیمت ارزان ارائه میکنیم، یعنی اگر بخواهید کاغذ تحریم وارد کنید کیلویی 2700 تومان است، اما ما 1300 تومان با همان استانداردها عرضه میکنیم، این اتفاق شدنی است و در کشور میافتد، ما میتوانیم کاغذ تحریر و روزنامه را جوابگو باشیم، اما تأکید میکنم که کشور نیازمند ریکاوری است.
در کشور ما منابع چوبی ضعیف است، اما کاغذ جزء صنایع «مادر» و «استراتژیک» است. کلاً صنعت کاغذ در دنیا از دو جهت قابل بررسی و سنجش جدی است؛ یک به عنوان مقوله فرهنگی و دوم «شاخص درآمد سرانه»؛ اگر بخواهید از کشوری به عنوان فرهنگی یاد کنید یکی از شاخصههای آن تولید کاغذ و مصرف آن است.
* مصرف کاغذ کشور نشاندهنده شاخصههای توسعه فرهنگی است
آمار سرانه مصرف کاغذ در اروپا 150 کیلوگرم بر نفر است، در فنلاند تقریباً حدود 300 کیلوگرم بر نفر است، اما در ایران 18 کیلوگرم و در چین 50 کیلو؛ یعنی یکی از مقولههایی که میتوان در برابر کشوری به عنوان شاخصه توسعه فرهنگی مطرح کرد میزان مصرف کاغذ است، دوم «شاخص درآمد سرانه»، در واقع میزان مصرف کاغذ بسیار اثرگذار است. صنعت کاغذ در شاخص توسعه فرهنگی و درآمد ملی اثرگذار است. کشور باید در صنعت کاغذ یک تغییر و بازنگری صورت دهد.
در تاریخ هم وجود دارد که ما دومین کشور در دنیا بودیم که کاغذ ساختیم، اول چین، بعد ایران؛ ایران باستان پس از چین دومین کشوری بود که اقدام به ساختن کاغذ کرد، بنابراین در این بخش وضع خوبی داشتیم، اما در حال حاضر خیر.
* جریان حاکم در کشور به سمت تجارت است نه تولید
* در حال حاضر سیاستگذاریها به این سمت است که ما تولید داخلی و ملی را افزایش دهیم یا هنوز تمایل بر واردات کاغذ است؟
جریان حاکم کشور ما در واقع از زمان قاجار و پیش از آن این بوده که روحیه تجارت وجود داشته نه تولید، روحیه تجارت اشراف بر تولید است، وقتی به غرب کشور مینگریم ترکها در حوزه تجارت بسیار موفق هستند اما در کشورهای اروپایی و چین صنعت اشراف دارد و مبناست.
در کشور ما روحیه تجاری حاکم است. مهمترین شاخص که میتواند مبنایی باشد برای ایجاد شغلهای پایهدار وجود صنعت است؛ در تجارت نمیتوان شغل ایجاد کرد اما در صنعت شغلهای پایهدار میتوانیم ایجاد کنیم.
زمانی که بحث ادغام وزارت صنعت و بازرگانی مطرح بود، این ادغام در دولت کنونی انجام شد اما ناموفق، به عنوان یک فعال اقتصادی و رئیس سندیکا عرض میکنم که متأسفانه وزارت صنعت پس از ادغام موفق نبوده است، صنعت، معدن، تجارت موفق نبوده که بخواهد کاری انجام دهد، اما گفته میشود وزارتخانه جوان است باید به آن فرصت داده شود. بنابراین، ما حمایتی از جانب آنها نداریم، حتی حمایتی هم از جانب وزارت فرهنگ و ارشاد هم نداریم.
* پیشنهادهایی به ارشاد برای کنترل بازار کاغذ/به نتیجه نرسید!
* سیستم کاری شما با وزارت ارشاد چگونه است، در راستای کاغذ ارتباطی با این وزارتخانه ندارید چراکه ارشاد هم مصرف کننده است؟
هرساله دولت به عنوان سوبسید پولی را در اختیار وزارت ارشاد میگذارد تا میان مطبوعات توزیع شود، اگر اشتباه نکنم سالانه 60 میلیون تومان بود، اما امسال از عدد آن آگاهی ندارم، این مقدار میان روزنامههایی که به هر دلیل پولشان کم بود توزیع میشد که نقش کنترلی دارد، دوم اینکه بحث واردات هم به نوعی به این وزارتخانه مربوط میشود چون مسئول نظارت، کنترل و هدایت بازار مطبوعات هستند، حتی کتاب هم به آنها واگذار شده است؛ یعنی وقتی چاپ و نشر و انتشارات مجوز از ارشاد میگیرد پس همه چیز دست ارشاد است. بنابراین تأمین مواد اولیه که بحث کاغذ باشد باز برعهده این وزارتخانه است.
وزارت ارشاد در این زمینه کمکهای متعددی میتواند انجام دهد، به آقای حسینی وزیر ارشاد پیشنهادهای مختلفی هم شفاهی و هم مکتوب ارائه کردیم، پیشنهاد کردیم پیش از سنگین شدن تحریمها به جای اینکه پول را میان مطبوعات توزیع کنید، به ما بدهید، چرا که ما در حال زیان هستیم، ما به یک قیمت ایدهآل و مطلوب کاغذ روزنامه تولید میکنیم و زیر نظر شما توزیع میکنیم، این یکی از پیشنهادهای ما بود، یا پیشنهاد کردیم آقای وزیر چون شما به رئیسجمهور دسترسی دارید، ارز مرجع دولتی بگیرید به ما بدهید ما تولید میکنیم که این هم به نتیجه نرسید، نقش ارشاد بسیار مهم است.
* وزارت ارشاد در تنظیم، بهم ریختن، کنترل و هدایت بازار نقش مهمی دارد
بنابراین، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در تنظیم بازار، بهم ریختن بازار، کنترل بازار و هد
ایت نقشی حتی بیش از وزارت صنعت دارد، اصولاً وزارت صنعت نقشی ندارد، وزارت صنعت و معدن در حال حاضر بحثش ارز است. ثبت سفارشها از طریق وزارت صنعت انجام میشود.
* یعنی وزارت صنعت دفتر رفع و رجوع و ثبت سفارشات است؟
ـ بله، و در حال حاضر دادن ارز؛ ولی تنظیم بازار کاغذ برعهده وزارت ارشاد است.
* هدفمندی یارانهها بر کاغذ تاثیر داشت چون حق بخش صنعت را ندادند
* طی این مدت 6 ماهه اول سال قیمت کاغذ کارخانه مازندران چقدر افزایش داشته است؟
یک اتفاق مهمی که در کشور ما رخ داد در بحث هدفمند کردن یارانهها که این موضوع بر صنعت کاغذ به شدت اثرگذار بوده است. آماری ارائه کنم و آن اینکه تا پیش از این روی هر کیلوگرم کاغذ 28 تومان هزینه انرژی داشتیم، اما الان کیلویی 80 تومان (یعنی 28 رسیده به 80 تومان)، تأثیر را ببینید؛ برق ماهی 300 میلیون تومان هزینه کارخانه پرداخت میکردیم، اما الان رسید به 900 میلیون تومان، هیچ یارانه صنعتی هم به ما تعلق نگرفت. پس بنابراین هدفمند شدن، قیمتها را به شدت افزایش داد و دوم بحث تحریمها و ارز است، ارز تا پیش از این 1200 تومان بود، اما به بیش از 2210 تومان رسیده است؛ یعنی 100 درصد افزایش قیمت داشته است.
* بدون مجوز دولت حق افزایش قیمت نداریم/ شرکت ما به زیان افتاده است
* پیش از هدفمندی، قیمت کاغذتان چقدر بود، امروز چقدر است؟
تقریباً کیلویی 600 تومان روزنامه فروختیم الان کیلویی 1100 تومان میفروشیم، منتها به دلیل اینکه دولت دو قلم کالای ما از جمله تحریر و کاغذ روزنامه را تحت نظارت و قیمتگذاری خود قرار داده بدون مجوز آنها یک ریال نمیتوانیم به سلیقه خود قیمت را بالا و پایین کنیم، البته به این کار اعتراض هم داریم، هزینهها به طور متوسط 40 درصد افزایش پیدا کرده، دوم اینکه دولت برای ما تعیین کرده که این میزان تومان باید بفروشید، این غلط است.
وقتی ارز آزاد میشود باید اجازه دهند من هم قیمت را تغییر دهم، یعنی همین الان روی روزنامه ضرر میدهیم روی تحریر کیلویی 500 تومان زیان میدهیم، روی کاغذ صنعتی هم کیلویی 100 یا 150 تومان زیان میدهیم؛ یعنی شرکت به مرحله زیان افتاده است.
* شرکت کارخانه کاغذ مازندران دولتی است؟
به عبارتی دولتی است چرا که سهام آن برای بانک ملی، برای سرمایهگذارها، بازنشستهها، سپردهگذارها و... است.
* ضرر و زیانها را چگونه جبران میکنید؟
برای جبران آن فعلاً هیچ برنامهای نداریم. چرا که هزینهها به شدت بالا رفته و از سوی دیگر در حال کنترل هستیم. دلیل کاهش تولید آن است که ارز مرجع نداریم و دوم اینکه در تحریم جنس به ما نمیفروشند.
* قیمتهایی که در بازار عرضه میشود با مصوبه دولت است
* با وضع موجود باید چه کرد؟
تعیینکننده بازار ما نیستم ما تولیدکنندهایم سیاستگذاری با هیأت محترم دولت است؛ باقی وظایف برعهده وزارت ارشاد است، اما ما از آنها کمک خواستیم، دولت ارز زیاد دارد پس به ما ارز دولتی بدهد تا وارد کنیم، پس از آن آنها قیمت را تعیین کند، ما افزایش قیمت خارج از عرف اصلاً نداریم یعنی قیمت هایی که در بازار عرضه میشود مصوبه دولت است.
*یعنی گرانیهای انجام شده از سوی دولت بوده؟
بینید کاغذ کارخانه مازندران را 1100 تومان در بازار میخرید، اما کاغذ روزنامهها 2000 تا 2200 تومان است ولی کاغذ شرکت ما نیست، برای آنهایی است که با ارز آزاد از خارج وارد و در بازار عرضه می کنند، قیمت ما کماکان همان 1100 تومان مصوبه دولت است.
* کمبود کاغذ جدی است
* حبابی پس در بازار کاغذ نیست؟
حباب اینگونه نیست، کمبود کاغذ جدی است، وقتی عرضه و تقاضا برابر نباشد قیمتها افزایش مییابد، ما هم نمیتوانیم تولید انجام دهیم چون نمیتوان مواد اولیه وارد کرد، ارز نداریم، تحریم هستیم، انتقال پول نداریم.
مثلاً 8 ماه پیش خمیر خریدیم و مصرف کردیم اما هنوز پول را به دلیل تحریم منتقل نکردهایم آنها هم دیگر به ما کالایی نمیفروشند، همیشه ذخیره برای یک ماه آینده خمیر در کارخانه داشتیم اما در حال حاضر در شرکت ذخیره روزانه داریم، هر آن ممکن است کارخانه ما بخوابد به دلیل اینکه خمیر، مواد اولیه، قطعات یدکی نداریم.
*تعدیل نیرو هم در کارخانه داشتید؟
خیر اصلاً تعدیلی نداشتیم مشکلاتمان هم در این زمینه بسیار جدی است چون وقتی کاهش تولید و فروش داشته باشید و درآمدتان هم کم شود با مشکل روبرو خواهید شد، بد نیست بگویم سال گذشته 62 درصد کاهش سودآوری داشتیم با این روند یک زیان جدی را در شرکت خواهیم داشت.
* کارگروه کاغذ موفق نمیشود مگر دستور ویژه رئیسجمهور را داشته باشد
*با وزارت ارشاد که صحبت میکنیم عنوان میکنند ما مسئولیتی در راستای بازار کاغذ نداریم این هم وظیفه وزارت صنعت است، اما این روزها کار گروهی از سوی وزارت ارشاد تشکیل شده تا به این مسئله بپردازد، فکر میکنید این کار گروه و تشکیل آن نتیجه بخش است؟
کمبود ارز چیزی نیست که به آسانی قابل حل باشد مگر این که کارگروه بصورت ویژه کار کند و به دولت بگوید مثلاً 50 میلیون یا 100 میلیون دلار تنها برای کاغذ باشد، طبق تقسیم بندی دولت در رنکینگ یک و دو بحث مواد غذایی و دارو وجود دارد، اما آیا آنها هم ارز دریافت میکنند!
مشکل ارز داریم، قبلاً سه میلیون بشکه نفت می فروختیم، اما الان یک میلیون میفروشیم این مهمترین دلیل، ارز داخل کشور نمیآید وارد هند، چین، کره و ... میشود، اما آنها عنوان میکنند شما باید با ما تهاتر کنید، ما پول به شما نمیدهیم بلکه باید کالا ببرید، پس بنابراین این کارگروه را موفق نمیبینم مگر اینکه دستور ویژه از شخص رئیس جمهور به رئیس کل بانک مرکزی برای اختصاص ارز به بخش کاغذ صورت گیرد؛ راه درست این است، صدها کارگروه تشکیل، دهها نشست برگزار اما خروجی ندارد، باید دولت وارد کار شود تا دلار به کاغذ اختصاص یابد اگر اینگونه شود قول میدهم قیمتها کاهش یابد.
* سالی 2میلیون تن باگاس را آتش میزنیم
* به کارخانه کارون برسیم، چرا تفاله نیشکر در کارون آتش زده میشود؟ چرا با تشکیل سازوکاری از این ماده اولیه استفاده نمیکنیم؟
این بحث سرمایه گذاری کلان است، سرمایهای حدود یک میلیارد دلار و شاید کمتر، بد نیست بدانید ما نزدیک به 2 میلیون تن باگاس را آتش میزنیم.
با این باگاس میتوانیم 300 یا 400 تن خمیر باگاس تولید کنیم که این خمیر میتواند در بحث کاغذسازی مفید باشد، این خمیر پاسخگوی کشور است اما این خمیری نیست که در همه چیز مورد استفاده قرار گیرد در کاغذهای مختلف استفاده میشود، باگاس الیاف کوتاه است و نمیتواند جای الیاف بلند را بگیرد ولی میتواند فرصتی ایجاد کند که به صنعت کشور کمک های بزرگی کند. هر دولتی که آمد از راه اندازی کارخانه کاغذسازی کارون با این همه نیشکر و ماده اولیه خبر داد اما اوضاع را ببینید!!!! هیچ اقدامی انجام نشده است. ما فرصتهایی را داریم از جمله نیشکر موجود جنوب کشور، هر سال میلیونها تن آتش زده و به محیط زیست آسیب میرسانیم در صورتی که این منبع مفیدی است.
*برای کارخانه مازندران هم نمیتوان از آن نیشکر استفاده کرد؟
روشهای ما برای استفاده از خمیر تفاله نیشکر جواب نمیدهد چرا که روشهای خاص خود را میخواهد.
*در صحبتهایتان اشاره کردید که با کمبود کاغذ مواجه هستیم، شما میدانید بازده کارخانه شما و پارس چه میزان است، اما کمبود کنونی به چه علت است؟
سال گذشته 32 هزار تن کاغذ تحریر وارد بازار کردیم، فرض اینکه مصرف کشور 80 هزار تن باشد یعنی 50 هزار تن وارد شده است در کشور. امسال به مسئولان قول دادیم که سالی 30 تا 35 هزار تن تولید میکنیم اما زمانی که ما قول دادیم ارز 1226 تومان بود نه ارز 2400 تومان امروز؛ دوم اینکه اصلاً فرض اینکه دلار آزاد را هم انتقال دهیم مشکل انتقال پول وجود دارد، در قطعنامههایی که بر علیه ایران صادر شده باید منشاء هر پولی که به کشورها میفرستید روشن باشد، پس بنابراین 30 هزار تن ما کاهش یافته است و تا به امروز باید 15 هزار تن تولید میکردیم اما فقط 6 هزار تن تولید کردیم یعنی 9 هزار تن کمتر (طی 6 ماه اول سال)، افرادی که وارد کننده کاغذ مطبوعات بودند، آنها هم دچار مشکل شدند، آنها هم تا پیش از این با ارز 1226 تومان وارد میکردند اما امروز با ارز 2300 تومان وارد میکنند طبیعتاً افزایش قیمت روزنامه هم طبیعی است و تاجر دنبال سود است.
* ورود بخش خصوصی تا چه میزان میتواند تزریق خوبی باشد، یعنی گرانی بر عهده بخش خصوصی است؟
خیر، تغییر نرخ ارز این کار را میکند، بازرگانی که تا دیروز با نرخ ارز مرجع وارد می کرد او هم ارز ندارد و با ارز آزاد وارد میکند. ما ارز نداریم، به ما نمیفروشند، برای انتقال پول هم مشکل داریم، ما مجری و دولت سیاستگذار است دولت حمایت کند و به ما ارز دهد ما تولید میکنیم.
شرکت چوب و کاغذ مازندران با وجود همه تحریمها افزایش تولید داشته البته در بخشهای دیگر چون کاغذ روزنامه نیاز به مواد اولیه و گونه خاص چوب و خمیر الیاف بلند دارد، اما تولید کاغذ صنعتی ما افزایش یافته است، البته کاغذ جایگزین برای روزنامه به نام روتوگراور داریم، روتوگراور تولید میکنیم در واقع از لحاظ حجم بزرگتر است و حدود تقریباً 80 گرمی است.(کاغذ روزنامه عرف حدود 50 گرم است)
* از کارگروهها چیزی در نمیآید
* اگر وزارت ارشاد به کارگروه دعوتتان کند میپذیرید؟
صددرصد، در این مملکت زندگی میکنیم، باید کمک کنیم در دوران سختی کشور را پیش ببریم اما از کارگروهها چیزی بیرون نمیآید، ما از همین لحظه حاضریم، کارشناسی هم میفرستیم، اما من با مسئولین، معاونین بسیاری ملاقات و بحث کردم نتیجه ای حاصل نشد، میدانید یکی از مشکلات اساسی ما چیست؟ بحث واردات چوب است، این موضوع دستور آقای رحیمی معاون اول رئیس جمهور است، آقای رحیمی که ریاست جلسه به وزیر جهاد دستور داد، اما رئیس سازمان حفظ نباتات اجرا نکرد، مشکل چوب این است که ما یک شرایط بسیار سخت گیرانه برای واردات چوب داریم، از آمریکای جنوبی، روسیه و... باید وارد کنیم، سخت میگیریم، بحث درباره پوست چوب است که عنوان میکنند ناقل بیماری است همه اروپا چوب روسیه را وارد میکنند اما برای کشور ما در نقطه مقصد باید پوستها کنده و گندزدایی شوند، دو هزار مشکل پیش میآید که نتوانیم وارد کنیم این کارها یعنی 200 درصد افزایش قیمت برای چوب. چوب و کاغذ مازندران نزدیک 5 سال پیش چوب وارد کرد اما آن را سازمان حفظ نباتات آتش زد (5 هزار تن) چرا؟ چون آلودگی داشت. امروز هم همین است یکی از مشکلات ما مواد اولیه چوب است، این موضوع دستور رئیس جمهور و رحیمی بود، اما چرا حل نشد؟
* برسیم به کارخانه کارون؛ ظاهراً دولتهای قبلی در واگذاری این کارخانه تخلفاتی کرده و آن را پیش از تکمیل به بخش خصوصی واگذار کرده میدانید وضعیت کنونی کارون چگونه است و باید چه کرد؟
مجموعه توسعه نیشکری که در جنوب کشور مطرح شده، طرح بزرگ و مطالعه شدهای است یعنی تعداد زیادی کارخانه شکر، نیشکر و فرآورده هایی که بر می گردد به بخش مسائل کشاورزی و سلولزی در آن منطقه باید بوجود آید، هر چند کارخانه کاغذ پارس قدیمی است شاید قدیمیترین کارخانه پارس باشد، ولی به دلیل همین سیاستهایی که در کشور ما وجود دارد از یک دولت به دولت منتقل میشود؛ مشکل در خوزستان تا به امروز حل نشده است کارون هم به تبع همین مسائل اینگونه تا به امروز مانده است، توسعه نیشکر خوزستان فکر کنم حدود 12 هزار نفر پرسنل دارد، دولت اگر در آنجا یک سرمایه گذاری مفصلی انجام دهد به جرأت میگویم بخش وسیعی از مشکلات شکر و قند و بحث کاغذ در آن منطقه حل میشود. دولت باید به این منطقه به عنوان سرمایه گذاری کلان توجه کند اما تا امروز نشده، کارخانه کارون اسیر هم همین مشکلات است.
* افتتاح سوری، فروختن تجیهزات باز نشده و ... چگونه است؟ چرا کارون اینگونه شد؟
این کار بدی است، این اتفاق در کارخانه «کاغذ غرب» هم رخ داد، کارخانه
کاغذ غرب متأسفانه دچار مشکلات اساسی است با وجود اینکه سرمایه از کشور
خارج و خرید تجهیزات هم انجام شده ولی تاکنون کار درستی انجام نشده، مصرف
کشور 2 میلیون تن شامل همه نوع میشود مجموع چیزی که درحال حاضر تولید
میکنیم کمتر از 700 هزار تن است یعنی در کشور میتوان یک میلیون و سیصد
هزارتن ایجاد ظرفیت و اشتغال کرد، یک بخشی مثل کاغذ کارون، پارس و غرب؛
ماشینها در پک و بسته بندی هستند اما هنوز کار درست و افتتاح نشده، صنعت
کاغذ مادر و استراتژیک است یک روزی دولت آمریکا به عنوان بزرگترین تولید
کننده بود اما درحال حاضر چین در حال کسب رتبه نخست است، ماشینی خریده که
سالی یک میلیون تن تولید می کند، دولت هند و چین و بسیاری کشورها، صنعتشان
را پالایش کردهاند، بخشی از صنایع کوچک را از بین برده و سرمایه گذاری
کلان بر کاغذ کردند، در حال حاضر دولت چین شماره یک جهان میشود، هنوز نشده
اما بزودی میشود، هند هم به همین ترتیب در حال تغییر ساختار تولید کاغذ
در کشور هستند.
مسئول کارخانه کارون کیست، آیا تا به حال با او جلسه داشتید؟
چند بار او را به سندیکا دعوت کردیم نیامد بیش از این آقای شفیعزاده مدیر عامل استقلال اهواز بود اما اکنون بانک صنعت و معدن آن را گرفته است.